آخر اين هفته دو سه روزي به استراحت و شادي تو دوتا عروسي جاي يكي ميگذرد. اميدوارم دوستاني كه تاهل پيشه ميكنند موفق و مويد باشند. بالاخره جايگزيني من براي رفتن به ياسوج هم به حقيقت پيوست و فكر ميكنم خيلي كه دوام بياورم تا آخر هفته يا اوايل هفتةبعد تهران باشم بعد از آن هم بايد كوله بارم را كه به اندازه تنهايي من جا دارد بردارم و از كوره راه به سمت سرنوشت بروم. اين اسير سرنوشت بودن ما هم دنيايي شده براي خودش كه فكر ميكنم در نهايت ما را غرق خواهد كرد.
گاهي فكر ميكنم گوشه نشيني و خلوت گزيدن بهترين كار در دنياي امروز است ولي هميشه از فراموش شدن و در خفا ماندن ميترشم به همين خاطر هم هست كه بيشتر اوقات عليرغم تصميم گرفتن به گوشهگيري و سكوت همگان ميبينند كه ميدان دار و سردمدار حركت و شلوغي هستم.
آرش
No comments:
Post a Comment