skip to main
|
skip to sidebar
آرش درویش
I was born on 28/8/1976 in Tehran Iran and was born to be wild! Then I became ...
Saturday, March 13, 2004
دلم عجیب گرفته است
همدردی نیست
تا غم دل با هزار راز گویم
دلم عجیب گرفته است
آغوشی نیست
تا یکدم بی دغدغه و آرام در آن غوطه خورم
دلم عجیب گرفته است
...
آرش
No comments:
Post a Comment
Newer Post
Older Post
Home
links
چون علف در برابر باد
مرجان حاج احمدي
کلیپ های سیاسپید
سردبير خودم
محمد عطارد
بهنود ديگر
گل پسر
آرتميس
نگاهي
اروس
نبوي
گپ
Artmis
kamangirarash
Followers
Blog Archive
►
2009
(3)
►
April
(2)
►
January
(1)
►
2007
(15)
►
August
(1)
►
July
(4)
►
June
(5)
►
May
(5)
►
2006
(16)
►
November
(2)
►
July
(1)
►
June
(4)
►
May
(6)
►
February
(3)
►
2005
(26)
►
October
(5)
►
September
(2)
►
August
(4)
►
July
(4)
►
June
(3)
►
March
(1)
►
February
(2)
►
January
(5)
▼
2004
(286)
►
December
(6)
►
November
(11)
►
October
(18)
►
September
(10)
►
August
(16)
►
July
(14)
►
June
(22)
►
May
(31)
►
April
(27)
▼
March
(40)
طوفان نیستم چون نسیم می گذرم رود خروشان نیستم برکه...
هر چند از انرژی سرشارم ولی نمی دانم راه تخلیه این ...
از حال بد به حال خوب از دلمردگی تا سرزندگی از غم ت...
هیچ آیا عاشق بوده اید؟ فکرش را بکن هم آغوشی گرمی ا...
خواب هم خواب های قدیم این شبها پرم از کابوس هایی ع...
کلی که فکر کردم دلم کینه ای از دزدان به دل ندارد ا...
برف مي بارد برف مي بارد به روي خار و خاراسنگ ...
مرجان عزیز مطلب زیبایی در مورد عشق و تنفر نوشته بو...
زندگی هم چیز عجیب و غریبیه داری تو خیابون برا خودت...
چند روزی مسافرت گشتن تو کوچه های خاکی ده کوره ای پ...
من کویر تشنه هستم خاک خشک و چاک خورده من کویر تشنه...
ابری که می بارید با من گفت یاد آر ز یاران سفر کرده...
بوی عیدی آمد رخت نو بر تن کن گل نازی در راه عطر یا...
سال نو از راه می رسد خرامان می آید دامن دامن سبزی ...
شب به نیمه نرسیده بود برف می بارید سردی هوای بیرون...
دوست خوب مثل یه دنیاست من همیشه دوستان خوبی داشته...
گفتم غم تو دارم، گفتا غمت سرآید گفتم که ماه من شو،...
دلم عجیب گرفته است همدردی نیست تا غم دل با هزار را...
وقتی به گذشته می نگرم یاد یاران رفته در ذهنم می پی...
دراین میانه پرآشوب در کویری سرا پا تشنگی حسرت همین...
ترانه ها من آن ابرم كه مي آيم ز دريا روان...
خواب را دوست تر دارم آن هنگام که شب می رسد آن دم ک...
چون نیک نظر کرد پر خویش در آن دید گفتا ز که نالیم ...
امروز چنان محتاج محبت بارانیم چنان بی نصیب از مائد...
این داستان تایید طلبی هم داستان غریبیه بعضی افراد ...
آن ترک پریچهره که دوش از بر ما رفت آیا چه خطا دید ...
هنوز برای نوشتن قلم دوست داشتنی ترین چیز است هنوز ...
خدا خرو شناخت بهش شاخ نداد ما رو هم که گاو آفرید ش...
بحث انرژی های درونی بحثی شده که این روزها کلی ذهن ...
گاهی فکر می کنم چگونه می شود یاد همه بود و یاد هیچ...
خوشا شیراز و وصف بی مثالش ماموریت هر چند کاری بود...
زمانی بگذشته است زمان دیگری نیز بگذرد غبار زمان گر...
وقتی یکی خیلی وقته نمی نویسه آدم نمی دونه زنده است...
من به رویا بودم ته سبز باغی بر درختان بلند میوه ها...
امتحان خوش گذشت حالا باید فاصله ها رو وصله پینه کر...
داستان داستان امروز و دیروز نیست داستان درد دل امی...
هیچ نمی دانستم گاهی چنین از احساس سرشار می شوم اگر...
ابری که می گذشت با باد گفت دلم به پهنه آسمان آبی ب...
آینده از آن ماست تفاوتی ندارد به کدامین آینده می ر...
چنین در تلاطم؟ خسته و شوریده گاه سرشار و لبریز چیس...
►
February
(36)
►
January
(55)
►
2003
(148)
►
December
(29)
►
November
(14)
►
October
(34)
►
September
(38)
►
August
(14)
►
July
(16)
►
April
(2)
►
March
(1)
About Me
Arash
" آن خطاط سه گونه خط نوشتی یکی هم او خواندی هم غیر یکی او خواندی لا غیر یکی نه او خواندی و نه غیر او آن خط سوم منم "
View my complete profile
No comments:
Post a Comment