Friday, March 12, 2004

دراین میانه پرآشوب
در کویری سرا پا تشنگی
حسرت همین یک قطرة باران
و انتظار بارش بی دریغ یک ابر
چنان مرا با خود می برد
که زمان و مکان را فراموش می کنم
********************

تو بارش دوباره بارانی
از پس سال های تشنگی
تو محبت بی دریغ ابری
ریزش قطره قطره تا نهایت بودن
تو دامن دشت چمنی
سرشار از عطرهای پنهان
تو آن آهوی رمنده ای
خرامان با ناز و سرشار از نیاز
تو وزش همواره نسیمی
نوازشی دوست داشتنی
تو مستی یک جام شرابی
لذت نوشیدنی تلخ
تو، تو هستی پاسخ هر چه می پرسم
آغاز و پایان راه من
آرش

No comments: