Thursday, April 22, 2004

قدم برداشتن سخت است
آن هنگام که نتیجه قدم برداشتن خود را نمی دانی
پیش رو نوری نیست
دوراهی این گذرگاه هر دو به آینده ای کور ختم می شوند
زندگی تا بوده همین بوده
همه این راه ها را رفته اند
تکرار تجربه ای تلخ
همه هزاران بار از این دوراهی ها گذشته اند
کسی باز نگشته است
و باز نمی گردد
عابران گذشته تابلویی برای افراد بعد از خود نصب نکردند
آنقدر در فکر فرورفته بودند
که به فکر بعدی ها نبودند
اینک من هم غرقه در تفکر ایستاده ام
برای نفر بعدی چه باید بنویسم
به کدامین طرف و چرا؟
فلسفه از همین جا آغاز می شود
مجموعه ای بافته ذهن آدمی
رویایی بی بدیل
اما پوچ و تهی
چرا باید رفت
کجا باید رفت
بی چراغ فلسفه نوشتن
راهنمایی کردن
ممکن نیست
ولی نفر بعدی چه
او باید بهتر از من انتخاب کند
تنها چیزی که می دانم اینست

آرش

No comments: