چه سبکبار بال گشوده ام امشب
چه بی خیال پر پرواز می گیرم
چه بی پروا خواهم پرید
چه گرم در این سرما به راه می افتم
از تمام دلبستگی ها، چه رها می بُرم
تا به وصل تو ای نازنین برسم
بارها از هر چه دلبستنی بود بُریدم
سالها از هر چه سودایی به سرم می آورد گذشتم
و اکنون از پس سال ها و بارها
اسیری گشته ام در بند زلفانت
روزی از تو نیز خواهم برید
آن روز که دیگر نباشم
آرش
No comments:
Post a Comment