خسته هستم، بسیار خسته و تنها، اینجا در پایان این مسیر به هر که بر می خوری
بنیادی برایت می افکند از ناز و مهر
و تو را اسیری می خواهد در چنبره قدرت افسونگری خویش
و من این تنهای سال ها که آزادی را بیش از هر چیزی ارزش می نهد
هنوز آن آزاده چموش در تقلای آزادی خویشم
طناب های فراوان بر گردن
در میانه میدانی از محبت دیگران گرم
وامانده و درمانده
آرش
No comments:
Post a Comment