ديروز فيلم کما را در سينما ديدم
حرف برای گفتن زياد داشت
بر عکس ديگران به جای خنده
تنها ناراحت شدم همين
**********************************
خواب بودم
تو آمدی
از روزنه ای کوچک وارد شدی
نمی دانم چرا آن روزنه را نديده بودم
نه ديده بودم
روزنه برای ورود نور باز بود
تو از راه نور آمدی
من وجودم را به تو دادم
سحرم کردی
با غروب
با رفتن نور
تو هم نماندی
آرش
No comments:
Post a Comment