گاه مي داني كه مي دانم
گاه مي خواهي كه بدانم
و گاه پنهان مي كني
قلبي شكسته را در قفس سينه
گاه آغوش مي گشايي كه بيايم
گاه عبوث مي شوي چو مي آيم
گاه بي تفاوت به نظاره مي نشيني
حجم پليد بودنم را
گاه مي خواني
گاه مي راني
گاه سكوت برمي گزيني
در سر دوراهي بودن و رفتن من
...
آرش
No comments:
Post a Comment