Saturday, August 14, 2004

در دود در مه

سرماي بلنداي البرز
كومه‌اي آتش
بوي دود
در مه
گام‌هايي استوار
به دنبال كدامين سرپناهي؟
كدامين راه‌ فرار را جستجو مي كني
بايست
عقب‌گرد كن
به دامان شهر برگرد
خداي سال‌هاست از كوهها دست شسته است
پس از تاخير موسي
پس از صليب عيسي
پس از كوه نور
هيچكس در هيچ‌كجاي اين بلندب خدا را نديده است
به شهر برگرد
آرام بگير و گوشه‌اي كوچك
سر بر داماني بنه
لذت هم‌ آغوشي دختركان را بچش
راز عشق نوش كن و بمان
...
فردا همگان در شهر
داستان مردي را بازگو كردند
كه نصيحت نشنيد و راه گم كرد

آرش

No comments: