این متن را که خواندید به لزوم بستری من رای خواهید داد
من دیوانگی خویش را هرگز پنهان نکرده ام
مجنون گشتم
در نقطه صفر و صفر
محل تلاقی دو خط بی معنی
آغاز حرکتم اینچنین بود
اکنون اما
متحیر و حیران از گردش زمانه
زمین گیر مات و مبهوت
در میانه راهی صعب
در هزارتویی تو خالی
چه می خواهد جسمی خاکی
مانده در همان صفر و صفر
نه پای حرکتی
نه توان ماندنی
به کدامین نقطه می اندیشد
ذهنی خسته از تمامی تکرارهای روزانه
و سوالی همیشه نابجا
چرا جدول ضربی که حفظ کرده بودیم
به اندازه زندگی
یا حتی به میزان دانش پزشکی
روز به روز تغییر نمی کند
و من به دنبال هیچ
در انتهای سلولهایی می گردم
که عطر کهنگی به خود می گیرند
و در گذر بی دریغ زمانه
غبار فراموشی می یابند
در جستجوی هیچ
In Search For Nothing
آرش
No comments:
Post a Comment